dont let me go
dont let me go
♥بهترین وب سایت طرفداران وان دایرکشن♥
قسمت دوم

تا صبح نشستیم حرف زدیم و اصلا خوابمون نبرد!بالاخره صبح دیدم که یه شست پا تو دهنمه :| نگو شست هری بوده!دقت کردم دیدم پای منم توی حلقشه :|

چند تا دوستاش خندیدن گفتن:این دو تا رو داشته باش :| گفتم:مرض! همشون دوباره خندیدن بالاخره هری هم بلند شد و گفت:چتون شده اول صبحی؟گفتن:اول 

صبحی؟روانی پاشو!دیگه گردش علمی داره شروع میشه :| هری گفت:بیخیال :| خیلی مزخرفه :| ما میریم شما دلتون خواس بمونید!گفتم:هی!من خونه ندارم!

کجا بریم؟هری گفت:سر قبر من :| میریم خونمون دیگه :| گفتم:جان؟چی فرمودین؟گفت:میریم خونه ی مامانم اینا :| گفتم:اوکی!ولی من که شما رو نمیشناسم :|

یکیشون گفت:بابا خودتونو لوس نکنید!اون احمق کله گنده با اون دختر نازنازیش امروز نمیذارن از جامون جم بخوریم!مک رو که میشناسین :| یهویی دیدم مک(بابای جید)

پشت سرش وایساده گفت:احمق کله گنده با دخترش الان لهت میکنن :| هیچی دیگه حالا همگی داشتیم میخندیدیم چون مک مثل مرغی که گربه دنبال جوجش 

کرده داشت دنبال اون پسره میدوید!بالاخره فهمیدم اسم پسره لوییه!گفتم:حقته!یهویی مک برگشت!گفت:دختر مگه بهت نگفتم دیگه اینجا نمیمونی؟برو!از اینجا دور شو!

گفتم:هی!پدر من قبلا با شما دوست بود!این واقعا بی معرفتی!جید 3 سال با ما زندگی کرد!من خون اشام نیستم!بفهم!من خون اشام نیستم :| مک گفت:بسه!پسرا

همگی بیاین بریم!دختر!بهتره از اینجا بری تا قبل از اینکه به این پسر(هری)صدمه بزنی!هری گفت:هی!من صدمه نمیبینم!بعدشم به فرض که اون خون اشام باشه!

اون فقط یه تایم خاصی تبدیل میشه!درضمن من نمیخوام به گردش ادامه بدم از گروه میرم بای بچه ها :| گفتم:دیوونه چرا اومدی بیرون؟تو میتونستی بمونی!من میرم

یه گوری میشینم یه کاری میکنم دیگه :| گفت:چیکار؟گفتم:حالا یه کاری میکنم تو خیالت راحت :| برگرد بگو میری ببین خیلی هیجان داره این کار!به خاطر من احمق 

نیا بیرون!گفت:نخیر :| گفتم:خیلی سیریشی!گفتم برو توی گروه!اصن من دلم میخواد تنها باشم :| هری گفت:من دلم میخواد با تو باشم :| (عجب گیری افتادیماااا)

گفتم:خیلی خب بسه :| هیچ کاری نمیتونی بکنی!برو!گفت:چرا یه کاری میتونم بکنم!دستمو کشید و برد به سمت رودخونه گفتم:دیوونه چیکار میخوای بکنی؟

گفت:ببین چیکار میکنم :| دستمو کشید توی اب و ویژژژژژژژ...اصن نمیتونستم نفس بکشم!بالاخره رفت زیر اب و از زیر اب منو اورد بالا گفت:حالت خوبه؟گفتم:به لطف

تو عالیم!گفت:میدونم ^__^ گفتم:روانی اینجا تمساح داره!یه صدایی اومد!برگشتیم دیدم تمساح ها جلومون دارن رژه میرن!من-جیغغغغغغ هری-داددددددددددد

یهویی مک و اینا برگشتن لویی اومد کمک کنه که مک گفت:پسر!دیوونه شدی؟سوفیا اونو گاز گرفت!بیخیال اون شو!هیشکی کمک نمیکرد!بالاخره اون رگ شجاعتم زد

بالا گفتم:بپر!گفت:چی؟دیوونه شدی؟اینجا ابشاره!گفتم:بپر!بیوفتی هیچی حالیت نمیشه اما اینجا تیکه تیکه شدن من و خودت رو اسلوموشن میبینی!با هزار بدبختی 

پریدیم و...نور شدیدی میخورد تو صورتم سرمو نمیتونستم بالا بیارم گردنم شکسته بود!وای پامم شکسته بود!اصن کجام سالم بود؟دیدم هری هم بهتر از من نیست!

اونم کم کم به هوش اومد گفتم:خوبی؟گفت:به لطف تو عالیم...خندیدم گفتم:اینجوری کم تر حالیمون شد!گفت:اره...پاتو ببر بالا بعد اینو بگو!پامو بردم بالا جیغم اسمون

رو پر کرد!پرستار گفت:هی دختر جون!چرا جیغ میزنی؟گفتم:درد میکنه!کاش تمساحه تیکه تیکه امون میکرد!پرستاره گفت:تمساح؟چی میگی؟گفتم:اره تمساح!ما توی

جنگل بودیم!برای یه سفر علمی!میخواستم بقیشو تعریف کنم اما دلم نیومد!گفتم:پامون لیز خورد افتادیم تو دریاچه دیدیم تمساح ها اونجا نشستن چاره نداشتیم

پریدیم!پرستاره گفت:پس این مرده چاقالو چی میگه دم در؟میگه شما میخواستین خودکشی کنید!منو هری گفتیم:خودکشی؟دیوونه شدین؟مک اینو گفته؟(ای پیرمرد پر حاشیه :|)


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






. miss styles . چهار شنبه 28 مرداد 1394 . 18:39
ABOUT

به وبلاگ من خوش آمدید
CATEGORIES
TAGS
LINKS
ابزار وبلاگ
ردیاب ارزان ماشین
جلو پنجره جک جی 5

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان طرفداران وان دایرکشن و آدرس one-direction1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





OTHER

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





SongText.in
song code
هاست لینوکس